موضوع انشا ضرب المثل در مورد آب ریخته جمع شدنی نیست

موضوع انشا ضرب المثل در مورد آب ریخته جمع شدنی نیست

موضوع انشا: ضرب المثل در مورد آب ریخته جمع شدنی نیست

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

[ هوالنور ]

زندگی همه انسان ها پر است از اب های ریخته ای که در زمین حاصلخیز خطاهایشان نفوذ میکند و نبات کج روی هایشان را سیراب.
تا زمانی اختیار دست انسان است که پایش کج نرفته باشد ، آب نریخته باشد ، خطا انجام نگرفته باشد .
بعد از آن انسان میماند و یک مشت پشیمانی. تا آن دم که جام خطا و اشتباه سرنگون نگشته باشد ، انسان مجال تفکر می یابد. به هنگامه عمل، تا فکر نباشد همین آش است و همین کاسه و همین آب های ریخته شده ..
بعد از ان که فرصت ، همچون بیمار دم مرگی از دست میرود و تپش های عقل خاموش میگردد..بعد از آن که سر و کله نوشدارو پس از مرگ سهراب پیدا میشود ؛ دیگر عقل و هوش را چه سود؟! تنها فایده ای که شاید از این خطا ها به انسان رسد ، تجربه ای است در میان توشه های راهمان تلنبار میشود..راه زندگی دراز است و چاله های بلا منتظرند ..بیایید تا پای نلغزیده و آب ها نریخته …به فکر باشیم و هشیار ..که بعد از ان جمع شدنی در کار نیست.

_________________________________

موضوع انشا: ضرب المثل در مورد آب ریخته جمع شدنی نیست

موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، دانلود، نوشتن انشا - enshay.blog.ir

در یکی از روستاهای قدیمی در گوشه ایی ازدنیا خانواده ایی فقیر نشین در زیر آسمان آبی زندگی می کردند. آنها از دار دنیا یک کوزه سفالی داشتند و یک گلیم ساده و چند چیز پیش پاافتاده که با آنها زندگی روزمریشان را می گذراندند. مرد خانواده روزها به شهر می رفت تا لقمه نانی فراهم آورد و سر سفره ی خانواده ببرد. در یکی از روزهای گرم تابستانی که گویی خورشید از آسمان به زمین آمده بود کودک خانواده از گرسنگی و تشنگی زیاد بی تابی و گریه می کرد، در حالی که در خانه نه غذایی بود و نه بیشتر از یک کاسه آب در کوزه. مادر که دیگر طاقت اشک و ناله ی فرزند را نداشت همان چند جرعه آب را در کاسه ریخت تا به فرزندش بدهد اما فرزندش از سر بی تابی دستش به کاسه ی آب خورد و هر چه که در کاسه بود به زمین ریخت. مادر بسیار شوکه شد و با دستان خود تلاش کرد که آب ریخته شده را جمع کند، اما زهی خیال باطل. آب ریخته که دیگر جمع شدنی نیست.

این داستان حکایت خیلی از انسان ها است کاری یا حرفی یا تصمیمی را می گیرند و انجام می دهند و بعد از آن پشیمان می شوند و آن زمان است که می گویند آب ریخته جمع شدنی نیست و چه بهتر است که قبل از تصمیم گیری و عملی کردن آن تفکر و آینده نگری داشته باشید تا بعد از انجام پشیمانی و افسوس به دنبال نداشته باشد زیرا که کاری که انجام شده قابل بازگشت نیست.

دانلود انشا، موضوع انشا، انشاء، زنگ انشا، چه بنویسیم، چگونه انشا بنویسم، نوشتن انشا- www.enshay.blog.ir

مطالب مرتبط:

  • ضرب المثل بار کج به منزل نمی رسد
  • ضرب المثل هر که بامش بیش برفش بیشتر
  • ضرب المثل از تو حرکت از خدا برکت
  • ضرب المثل کلاغ می‌خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد
  • ضرب المثل برو کار میکن مگو چیست کار
  • ضرب المثل آب که یکجا ماند، می گندد
  • ضرب المثل با ماه نشینی ماه شوی،با دیگ نشینی سیاه شوی
  • ضرب المثل هر که در پی کلاغ رود، در خرابه منزل کند
  • ضرب المثل خفته را خفته، کی کند بیدار؟
  • ضرب المثل دل که پاک است زبان بی باک است
  • ضرب المثل آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم
  • ضرب المثل در مورد آب ریخته جمع شدنی نیست
  • ضرب المثل فضول رو بردن جهنم گفت هیزمش تر است
  • ضرب المثل چاه کن همیشه ته چاه است
  • ضرب المثل عجله کار شیطان است
  • ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد
  • ضرب المثل گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل
  • بازنویسی ضرب المثل از ماست که بر ماست
  • ضرب المثل دو چیز طیره عقل است دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی
  • ضرب المثل هم خدا را می خواهد هم خرما را
  • ضرب المثل به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بت اسپات